نویسنده : محمد محبوبی | نظرات (0)
شاید بتوان گفت که عبارت بهترین، یکی از بهترین جملات تبلیغاتی موثر برای جذب مشتری باشد. به نظر شما کدام جمله بهتر است؟ «نحوهی تعویض لاستیک پنچر» یا «بهترین راه برای تعویض لاستیک پنچر». جواب این سوال، خیلی واضح است. تا به حال چند بار عبارتی را در سایت گوگل جستجو کردهاید و پس از مدتی خسته و ناامید شدهاید و به عقب برگشته و کلمهی «بهترین» را به ابتدای عبارت مورد جستجو، اضافه کردهاید. شاید فقط من این کار را انجام داده باشم، ولی حس میکنم من تنها فردی نیستم که این کار را انجام داده است.
شاید به نظر برسد که «بهترین» کلمهی مقدسی است و تنها به چیزهای واقعا فوقالعاده گفته میشود و به همین دلیل میتوانید به هر چیزی که روی آن برچسبِ بهترین زده شده، اعتماد کنید. همهی ما میدانیم که این طور نیست و اینکه به چیزی بگویند بهترین، به این معنی است که زمانی مقایسهای انجام شده و این مورد در آن مقایسه از سایرین بهتر بوده است.
ولی لطفا از این کلمه برای فریب دیگران استفاده نکنید. اگر واقعا بهترین نیستید یا نمیتوانید بدون اجبار، کاری کنید که مردم به شما بگویند بهترین، به تلاش ادامه دهید تا واقعا در کاری که انجام میدهید بهترین شوید و این برچسب را بدون آنکه اعتبار آن را داشته باشید، بر روی کار، محصولات یا خدمات خود نزنید.
۱۰. مقایسه (این یا آن)
امروزه، با وجود شبکههای اجتماعی و وبسایتها و وبلاگهای بررسی محصولات، عملا همه پیش از اینکه تصمیمی بگیرند، مقایسههایی انجام میدهند، مثلا:
– امرسان یا آزمایش
– سامسونگ یا الجی
– پوما یا آدیداس
– دیجیکالا یا بامیلو
ما همواره میخواهیم بدانیم که چه شرکتها یا محصولاتی بهترینها هستند و آنها را با یکدیگر مقایسه کنیم. از این مسئله به سود خود استفاده کنید و به خوانندگانتان بگویید که کیفیت، راحتیِ استفاده، قیمت و سایر ویژگیهای محصولات شما را با رقبایتان مقایسه کنند. حتی بهتر است که این مقایسه را خودتان انجام دهید و کار را برای مشتریانتان سادهتر کنید. وقتی آشکارا، تفاوت میان محصول خود و رقبایتان را به آنها نشان میدهید، دیگر نیازی نیست که آنها این مقایسه را انجام دهند و برای این کار، از شما سپاسگزار هم خواهند بود.
آیا شنیدن عبارت بازاریابی بصری، حرصتان را درمیآورد و اعصابتان را خرد میکند؟ ما بازایابها، میدانیم که مخاطبان امروزی به اطلاعات ارزشمندی بیش از آنچه تنها جنبه آگاهی بخشی و آموزشی داشته باشد، نیازمندند. آنها برای سرگرم شدن و لذت بردن نیز، خواهان محتوای دیداری هستند. اما برای بازاریابانی که فوبیای طراحی با منابع محدود دارند، چه کاری میتوان کرد؟ احتمالا از اینکه بشنوید ساخت محتوای دیداری عالی و با کیفیت، کاری غیرممکن نخواهدبود، خوشحال خواهید شد. یعنی حتی اگر یک طراح گرافیک حرفهای نیستید، باز هم قادر خواهید بود که محتوای دیداری متفاوتی را خلق کنید که برند شرکتتان برای تمایز با رقبایش به آن نیاز دارد. در ادامه ۸ توصیه کاربردی را مرور خواهیم کرد که به شما در تولید محتوا برای داشتن بازاریابی بصری قدرتمندی که مورد پسند مخاطبانتان هم باشد، کمک میکند.
۱. استراتژی بازاریابی محتوایی و دیداری خود را همسو کنید
هم سویی بازاریابی محتوایی و دیداری
با وجود خیل عظیم سایر بازاریابان و برندهایی که هر روز تصاویر، ویدئوها و داستانهای جدیدی را خلق میکنند، جلب توجه گروههای مختلف مخاطبانِ هدف دشوارتر میشود. اگر استراتژی محتوای دیداری هوشمندی ندارید، شک نکنید که عناصر بصری مورد استفادهتان در دستیابی برند شما به اهداف بازاریابیاش هیچ کمکی نخواهدکرد.
در ادامه به برخی از پرسشهای مفیدی پاسخ میدهیم که در زمان تدوین استراتژی محتوای دیداری، به دردتان خواهد خورد.
با استفاده از بازاریابی دیداری انتظار انجام چه کاری را داریم؟
مخاطبان ما چه کسانی هستند و به چه نوع محتوایی بیشتر علاقه دارند؟
کسبوکار ما در حل چه چالشها و مشکلاتی به مردم کمک میکند؟
چگونه احساس و نگاهی منسجم ایجاد کنیم که بتواند ما را در کسب بهترین جایگاه برای برندمان در صنعتی که در آن فعالیت میکنیم، یاری کند؟
دیدگاه ما نسبت به اینکه که هستیم و چه چیزی کسبوکار ما را منحصر به فرد و از رقبایمان متمایز می کند، چیست؟ چگونه می توانیم این پیام و مفهوم را در قالبی دیداری و قانع کننده ارائه کنیم؟
با توجه به اهداف سئو، در نتایج جستجوی چه عبارتهایی میبایست محتوای دیداری شما نمایش داده بشود؟
موفقیت استراتژی و فرایند را با چه معیارهایی می توان به طور مؤثر و با دقت سنجید؟
۲. مرتبط و معتبر باشید
به کار بردن الگوها و عناصر بصری فرهنگ مدرن در جای مناسب، میتواند یک راه جذاب و سرگرم کننده برای تعامل با مخاطبان و درگیر کردن آنها باشد، اما از آنجا که این موارد نمیتوانند به درستی هویت برندتان را معرفی کنند در استفاده از آنها زیادهروی نکنید. عناصری را در نظر بگیرید که با برند شما ارتباط دارند و مملو از نشانههای آن هستند؛ و با مخاطبانتان نیز ارتباط احساسی و پرشور برقرار کنید.
۳. از تصاویر آماده اجتناب کنید
درست است که استفاده از تصاویر آماده موجب صرفهجویی در زمان میشود، ولی شما باید بین استفاده از آنها و تصاویر تولیدی خود سبکوسنگین کنید، چرا که این تصاویر به اندازه تصاویر اصیل و بدیع و مبتکرانه، در بیان موضوع و داستان برند، متقاعد کننده و مؤثر نیستند و جلب توجه نمیکنند. عکس گرفتن از کارکنان (و حتی مشتریانتان)، زمانی که در حال استفاده از محصولات شما یا انجام کار جالبی هستند، جایگزینی عالی برای تصاویر آماده است.
۴. ارزش ایجاد کنید و مفید باشید
راهنماهای تصویری و عکسهای راهنما، به ویژه در رسانههای اجتماعی، با ارائهی ارزش و به طریقی کمک به مخاطبان، کارکرد مطلوبی خواهند داشت. برای کسانی که در تنگنای زمانی هستند، راهنماهای تصویری و عکسهای راهنما، واقعا مفیدند، چون خوانندگان میتوانند به سرعت آن ها را مرور کنند و فورا نکات کلیدی را دریابند.
۵. محتواهای قدیمیتان را برای اهداف جدید بازتولید کنید
باز تولید و هدف گذاری مجدد
احتمالا مخاطبان هدف شما در استفاده از محتواهای تولید شده، اولویتها، سلیقهها و مزیتهای متفاوتی خواهندداشت. محتواهای محبوب و همیشه سبز خود را تغییر داده و به شکل دیداری، مانند اینفوگرافیکها، چکلیستها، نمودارها و ارائههای اسلایدشیر، ارائه کنید. با بهکاربردن این راهکار میتوانید شاهد باشیدکه محتوایتان به بیشترین میزان بازدید و اشتراکگذاری در شبکههای اجتماعی دستیافتهاست.
۶. از محتوای تولید شده توسط کاربران بهره ببرید
اگر طرفدارانتان قبلا تصاویری را برای برند شما تولید نمودهاند، چرا از آن ها برای پیشبرد اهداف بازاریابی بصریتان استفاده نکنید؟ این کار روشی بسیار خوب برای به رسمیت شناختن و تشکر از طرفداران است، که تعامل را افزایش داده و موجب افزایش وفاداری به برند نیز میشود.
برای مثال، استرالیا توریسم، لایوفایر را مسئول بازتولید محتوای تولید شده توسط کاربران برای استفاده در جهت اهداف جدید نموده است. این عکسها که کاربران با آنها تعطیلاطشان را به تصویر کشیدهاند، داستانهایی متقاعدکننده و وسوسهانگیز را از تجربه گذراندن تعطیلات در استرالیا بازگو میکنند.
منبع: